از خواص ايشان است . و در اين مقام سخنان ديگر هست كه به مذاهب باطله شبيه است و ذكر آنها موجب اشتباه مىگردد و بعضى از آنها در كتاب عين الحياة مذكور شد و در اين ترجمه ذكر آنها مناسب نيست . و اين اصطلاحات كه مبنى بر قواعد حكما است در اين مقام مذكور شده به جهت آن كه فهم بعضى از مراتب كه در اين حديث شريف بر سبيل اجمال مذكور شده فى الجمله توقّفى بر ذكر اين مراتب داشت . [ انتهى كلام المترجم ( ره ) ] برگشتيم به ترجمهء حديث . [ قوا و نيروهاى درونى و باطنى ] اى مفضّل ! چون دانستى قواى بدنى را ، اكنون تأمل كن در قوّهها كه حق تعالى در نفس انسانى قرار داده و فوائد آنها را ، مانند قوهء مفكَّره و واهمه و عاقله و حافظه و غير اينها . اگر از اين قوهها حافظه را نمىداشت چگونه بود حال او و چه خللها داخل مىشد در امور او و زندگانى او و معاملات او زيرا كه در خاطرش نمىماند كه از او چه در نزد مردم است و از مردم چه در نزد او هست ، چه داده است و چه گرفته است و در خاطرش نبود آنچه را ديده و آنچه را شنيده و آنچه گفته و آنچه به او گفتهاند و به ياد نداشت كه كى به او نيكى كرده و كى به او بدى كرده و چه چيز نفع دارد او را و چه چيز ضرر دارد . و اگر در راهى مرّات لا يحصى عبور مىكرد آن را نمىدانست . و اگر تمام عمر علمى را مذاكره و مباحثه مىكرد به يادش نمىماند ، و به هيچ دين اعتقاد نمىكرد ، و به هيچ تجربه منتفع نمىشد ، و از هيچ امرى از امور