نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 262
جست ، و هرگز بتى نپرستيد ، و قمارى نباخت ، او بر آئين پاك توحيد به دنيا آمد ، و باندازهء چشم بهم زدنى شرك نياورد . آن مرد گفت : سؤال من از اينها نبود ، سؤال من از اين است كه او شمشير بر دوش نهاده و با حالت تبختر و تكبّر به بصره وارد شد و چهل هزار نفر را در آنجا كشت [1] ، سپس بسوى شام رفت و در برخورد با سران و بزرگان عرب چنان آنان را درهم كوفت تا همه را كشت ، سپس بسوى نهروان روانه گرديد و با اينكه آنان مسلمان بودند همه را تا آخرين نفر به قتل رساند . ابن عبّاس گفت : على نزد تو داناتر است يا من ؟ گفت : اگر على را از تو داناتر مىدانستم از تو پرسش نمىكردم ! ابن عبّاس - رضى الله عنه - به خشم آمده تا حدّى كه خشمش شدّت گرفت و گفت : مادر به عزا على به من علم آموخته است ، علم او از جانب رسول خدا ( ص ) است ، و رسول الله ( ص ) را خداوند از بالاى عرش خود آموزش داده است ، بنا بر اين علم پيامبر ( ص ) از جانب خدا ، و علم على از جانب پيامبر ( ص ) ، و علم من از جانب على است ، و علم تمام ياران محمّد ( ص ) در برابر على ( ع ) همچون قطرهاى است در برابر هفت دريا .
[1] تعداد مقتولين به اين اندازه نبوده ، و البته دشمن كار طرف خود را بزرگ جلوه مىدهد .
262
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 262