نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 389
7 - ابن عبّاس گويد : چون وفد اياد ( جمعيّتى از قبيلهء اياد براى اسلام آوردن ) حضور پيامبر ( ص ) آمدند ، حضرت به آنان فرمود : قسّ بن ساعده ( يكى از حكيمان مشهور و از جمله كسانى است كه عمر دراز داشتهاند ) چه مىكند ؟ گفتند : يا رسول الله وى در گذشته است ، رسول خدا ( ص ) فرمود : خدا قسّ بن ساعده را رحمت كند گويا همين حال دارم به او مىنگرم كه در بازار عكاظ بر شترى اورق ( شترى كه رنگ سفيد آن به سياهى مىزند و گوشت آن بسيار خوش خوراك است ) سوار است و سخنى شيرين به زبان مىراند كه الان آن را در خاطر ندارم [1] . مردى از ميان آن قوم برخاست و عرض كرد : يا رسول الله من آن را از حفظ دارم ، در بازار عكاظ از او شنيدم كه مىگفت : « اى مردم بشنويد و فرا گيريد و حفظ كنيد : هر كس زندگى كند مىميرد ، و هر كس كه بميرد از دست مىرود ، و هر چه آمدنى است خواهد آمد . شبى تاريك و آسمانى داراى برج و باروها ، و درياهائى پر موج ، و ستارگانى پر فروغ ، و باران و گياه ، و پدران و مادران ، و رونده و آينده ، و نور و تاريكى ، و
[1] زيرا سخن او شامل اشعارى چند است كه حفظ آن براى آن حضرت چندان اهميت نداشته و از شأن آن حضرت نيز بدور بوده است . تفصيل اين مطلب را در كتاب بخارج 15 ص 229 بخوانيد .
389
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 389