نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 387
سودى به من رساند ] . فرمود : دوستم رسول خدا ( ص ) برايم باز گفت : « كه من و شيعيانم كه چهرهء آنان از سپيدى مىدرخشد سيراب سيراب بر سر حوض كوثر وارد مىشويم ، و دشمنان ما با روئى سياه عطاشان و لب تشنه وارد مىگردند » اين را بگير كه نمونهاى از خروار است ، تو با آن كسى هستى كه دوستش دارى ، و براى توست آنچه بدست آوردهاى ، مرا رها كن اى برادر همدانى . سپس داخل دار الإمارة شد . 5 - حارث بن حصيره گويد : گروهى از ياران امير المؤمنين ( ع ) برايم گفتند كه روزى آن حضرت فرمود : قبيله غنى و باهله - و چند قبيلهء ديگرى را كه نامشان برد - نزد من فراخوانيد تا سهميّهء خود را بگيرند ، سوگند به آن كسى كه دانه را شكافت و جانداران را آفريد آنان هيچ بهرهاى از اسلام ندارند ، و من در جايگاه خودم سر حوض كوثر و مقام محمود ( مقام شفاعت ) گواهى مىدهم كه اينان دشمنانى بودند در دنيا و آخرت ، و چنان قبيلهء غنى را كيفر دهم كه قبيلهء باهله ( از ترس ) خود را خراب كند ، و اگر حكومتم پا بگيرد همانا قبائلى را به
387
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 387