نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 306
و يا آنچه سيد البشر ما و شما را بآن حكم و امر كرد متذكر آن نيستى و بخاطر ندارى كه سيد المرسلين على را مسمى بامير المؤمنين گردانيد و آن صفدر را بحكم ايزد اكبر بامارت همه امت معين و مقرر نمود بىشبهه و ارتياب از اصحاب حضرت رسالتمآب هيچ احدى باين خطاب مستطاب معزز و كامياب نشد . و در اكثر اوقات بآن ولايتمآب خطاب ميفرمود كه اين امير مؤمنان و كشندهء گردنكشان است . اى ابا بكر بحضرت واهب عزيز بپرهيز و بغير حق با اهل حق مستيز كه ستيزهكارى باعث معصيت و گناهكارى وسيله مزيد جرايم و شرمسارى در نزد ايزد بارى است . بايد كه قبل از آنكه نفس تو بهلاكت رسد و كسى در هنگام گرفتارى بفرياد تو نرسد از مهالك و مخاطر و از مضايق سقر حذر فرمائى و خلافت و ولايت را بكسى كه بحكم خداى تعالى و امر حضرت رسالت از تو باين امر احق و اولى بود رد نمائى و دست تعدى و غضب بآن كار دراز ننمائى . الحال كه قدرت و استطاعت دارى حق را بمستحق آن رجعت نماى . اى ابا بكر بدرستى و راستى كه من ترا از روى نصيحت بطريق نجات دلالت كردم بدان عمل نماى و خود را در سلك متمرّدان مجرمان حضرت الهى و مستكبران امر رسالت پناهى منخرط ننماى كه از جمله مجرمين و نصير و ظهير متمردين خواهى بود . بعد از آن اين آيت كلام الله تلاوت نمود كه * ( « فَلا تَكُونَنَّ ظَهِيراً لِلْكافِرِينَ » ) * [1] و شهادت خود را باين كلام اختتام نمود . بيان شهادت عمار ياسر در شأن امير المؤمنين على عليه السّلام بعد از او عمار ياسر كه از اعاظم انصار و مهاجر بود بر پاى خواست و گفت : اى معشر حضار اگر ميدانيد پس مرا احتياج بايضاح و بيان نيست و اگر از