نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 183
از تكلم چيزى تصدق بمردم نمايد ، و اين شفقت و احسان بجهت هيچ پيغمبرى از پيغمبران ننمود بنوعى كه حقيقت آن را در قرآن لازم الاذعان بيان فرمود كه « * ( يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَةً ) * » [1] . معنى آيهء وافى هدايه آنكه اى مؤمنان هر گاه اراده سر و نجوى يا مكالمه با حضرت سيد الورى نمائيد اول صدقه در راه خداى تعالى بدهيد كه چنين نبى بشما احسان و اعطا نمودم بعد از آن بشرف ادراك صحبت كثير البهجت حضرت نبى الرأفة مشرف شويد . بعد از نزول آيه اين امر بر جميع امتان واجب و لازم گرديد و بعد از بعضى از زمان ، حضرت ايزد منان از روى مرحمت و احسان اين امر از مسلمانان رفع نمود . ( در ذكر احتجاج حضرت نبى صلى الله عليه و آله ) ( با يهود كثير اللجاج ) نيز از حضرت ابى محمد الحسن بن على العسكرى عليه السّلام منقول و مرويست كه ثوبان روايت كند كه يهودى بنزد سيد العربى آمده گفت : يا محمد مرا مسألهايست از تو سؤال مينمايم بايد كه مرا بحقيقت آن مطلع گردانى . در آن دم از جاى برجستم و گفتم : اى يهودى چرا رعايت طريقهء ادب را مرعى نداشتى و نگفتى يا رسول الله . يهودى گفت : من او را بهمان نام كه بيشتر اهل او ميخواندند مذكور ميگردانم و نام ديگر بجهت او نميدانم . پس آنگاه آن يهودى گمراه گفت : يا محمد يقين آيهء كلام ايزد اكبر « * ( يَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَيْرَ الأَرْضِ وَالسَّماواتُ ) * » الخ [2] بنظر شما رسيده پس در آن روز مردمان