نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 175
از آن وادى بسدرة المنتهى و از آنجا به بيت المعمور و از آنجا به كوثر و نهر الرحمه آمده جميع اين اماكن را بنظر درآورد و جبرئيل امين بقرب حجاب از مرافقت نبى المستطاب بازماند ؛ رسول صلى الله عليه و آله فرمود : يا اخى فراق تو شاق است . جبرئيل گفت لو دنوت بقدر الانملة لاحترقت ( بيت ) : < شعر > اگر يك سر موى برتر پرم فروغ تجلى بسوزد پرم < / شعر > از آنجا نبى الورى تنها حجاب نور و حجاب ظلمت را قطع كرده بمقامى رسيد كه براق از رفتار ماند تا آن حضرت برفرف مشرف شد و بپاى عرش اعظم رسيد و هزار مرتبه از حضرت رب العلى « ادن منى » استماع نمود و در هر مرتبه نبى الرحمه را ترقى و حالتى ديگر دست ميداد تا قدم مسرت ملتزم بر سر * ( « دَنا » ) * نهاد و از آنجا بر منظر فيضگستر * ( « فَتَدَلَّى » ) * جلوهگر شد و بخلوتخانهء « * ( فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى ) * » درآمد و اسرار « * ( فَأَوْحى إِلى عَبْدِه ما أَوْحى ) * » استماع از حضرت رب العلى نمود ( نظم ) : < شعر > كلام سرمدى بىنقل نشنيد خداوند جهان بر چشم دل ديد بديد آنچه ز حد ديدن برون بود مپرس از ما ز كيفيت كه چون بود < / شعر > و در بعضى از احاديث نقل شده كه آن حضرت در هنگام تقرب بمواصلت و مكالمت ثناء حضرت الهى بكلمات « التحيات لله و الصلوات الطيبات » بجاى آورد و باعزاز و اكرام « السّلام عليك ايها النبى و رحمة الله و بركاته » مخاطب و معزز گشت و در تشريف اين سلام امت متابعين خود را داخل ساخت و فرمود « السّلام علينا و على عباد الله الصالحين » ( بيت ) < شعر > چو كرده وعدههاى حق گوش نكرده امت خود را فراموش < / شعر > بعد از مكالمت بسيار با حضرت ايزد غفار و تعيين فرايض بواسطه امت در اوقات ليل و نهار چون رخصت انصراف يافت در حين مراجعت درجات جنان و دركات
175
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 175