نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 129
گذاشتند ، چون چاه بدر بنظر يكسر درآمد كمال تعجب و تحير نمودند . چون حضرت سيد البشر نيز حاضر بود فرمود كه اى مؤمنان چاه بدر را علامت و نشانه كنيد و از سر چاه گرفته چند ذرع پيمان نمائيد ، چون پيمان آن مكان بموجب فرموده پيغمبر آخر الزمان بانتها رسيد نبي عز و جل فرمود كه اين مصرع ابو جهل است كه فلان انصارى باو زخم رساند و عبد الله بن مسعود كه اضعف اصحاب من است سر نامبارك او را از پيكر بدن بحكم ايزد مهيمن جدا گرداند . بعد از آن رسول منان امر به پيمان اطراف چاه از جانب راست و چپ و يمين و شمال بذراع مختلفه نمود مرتبه اولى آن پيمان چون بانتهاى مكان رسيد حضرت نبى معبود فرمود كه اين مصرع عتبه و آن ديگر مصرع شيبه و آن اماكن بذراع مصارع فلان و فلان و فلان است ، و اسامى مقتولين را يكان يكان بنام و نشان داد كه تا هفتاد كس ذكر فرمود كه باراده و مشيت ايزد مقدس مقتول شوند . و نيز فرمود كه زود باشد كه فلان و فلان اسير و گرفتار گردند تا آنكه هفتاد نفر آن جماعت را ايضا باسم يك يك نام آبا و اجداد و صفات و نسب ايشان را آبا و آباى آبا و نسب موالى ايشان با نسب مولاى موالى ايشان در كمال ظهور و عيان در آن مجمع بيان نمود . و بعد از آن فرمود كه اى ياران آنچه من بشما خبر دادم باطلاع آن خوب واقف و مطلع گشتيد ؟ گفتند : بلى . حضرت فرمود : در وقوع و ظهور اين مقدمه ظاهر كرد چه اين وعده از حضرت قادر عالم هر آينه واقع و حكم و قضاى حق و امر واجب و لازم است كه اصلا و قطعا خلاف آن ميسر و امكان ندارد . و بعد از انجام و انصرام آن مطالب و مرام حضرت رسول ايزد علام بطى ارض با اصحاب و ساير انام بيك گام داخل مدينه با سكينه دار السلام گرديد . اينست تمام حقايق
129
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 129