responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 1  صفحه : 126


اخبار آن جماعت نمودند .
چون آن مردم در مجلس بهشت قرين ارم تزيين جمع گشتند بعضى از كفره لئام كه بقبول جزيه در خدمت سيد البريه تردد داشتند همه برسول ابو جهل بو الفضول از روى تندى سخنان گفتند . حضرت نبى الرحمه بحامل كتابت آن بىسعادت فرمود كه اى فلان آيا مقالات و كلامى كه داشتى معروض گردانيدى و رساله‌اى كه آوردى نيز گذارنيدى ؟
گفت : بلى يا محمد .
حضرت نبى المستطاب فرمود : جواب باصواب آن كما ينبغى و يليق از روى صدق و تحقيق بشنو ، في الواقع ابو جهل از حقايق غافل مرا بگاه و مشقت تهديد مينمايد و حضرت رب العزت مرا بظفر و نصرت موعود مىفرمايد و يقين خبر ارحم الراحمين اصدق و قبول وعدهء احسان از خداى احرا و احق است و از خذلان ابو جهل و گرفتارى او بغضب حضرت جبار منان هيچ نوع ضرر و نقصان بمحمد و باقى محبان اولا حق و عيان نگردد ، زيرا كه واهب بىامتنان نصرت و يارى محمد و شيعيان او از روى تفضل جود و احسان و مرحمت و كرم بىپايان خود نموده و مينمايد ، و اين معنى بر همگان واضح و درخشان است .
اى حامل رساله به ابو جهل بگوى كه آنچه تو بمن ارسال نمودى همگى آن بتعليم و القاى شيطان است كه در خاطر فاتر ظلمت مآثر تو انداخت و هر چه من در جواب تو ميگويم حضرت رحيم الرحمن در خاطر من القا نمود و طعن و حرب و قتل و ضرب ميان من و تو تا انقضاى مدت هشت نه سال متكافى و متمادى است و زود باشد كه حضرت الله تعالى ترا بدست اضعف اصحاب من مقتول گرداند .
بگو اى ابو جهل تو و عتبه و شيبه و فلان و فلان تا هفتاد كس از قريش و غيره را ياد نمود كه بر سر چاه بدر مقتول ميگرديد و هفتاد نفر ديگر اسير ميشويد ، و از اساراى

126

نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 1  صفحه : 126
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست