نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 124
چنان كه عيال و اموال تو را بنهب و اسيرى و تاخت و بندگى متصرف ميگردند بآن جماعت نيز همان نوع سلوك مرعى ميدارند ، اين قياس ايشان بىاساس و گمان غلط و نه آنچنان است بلكه از تبعه شما آنكه از ما ترسد معذور و در امانست و بالغ و عاقل از مردم شما آن كسى كه جميع حقايق مكتوبه و مرقومه بر او واضح گردد و خلاف آنچه قلمى گرديده در ضمير و خاطر او خطور نكند و بمقتضاى عقل سليم همين طريق مكتوب قويم را طريق سالم و منهج مستقيم خود داند . و السلام . بر عارفان لطايف نكات و معانى و عالمان الفاظ و كلمات از روى نكته دانى ظاهر و هويدا و لايح و پيداست كه لفظ « خيوط » كه در كتاب ابو جهل به ايمان نامربوط مربوط است بموجب عقل قاصر مترجم احقر احتمال چهار معنى دارد : اول : آنكه از صيغ مشبهه باشد بمعنى مخيوط مثل عرقچين و طاقيه و غيرها كه در ميان مردم متعارف بود كه آن را مىپوشيدند ، گوئيا از آن نوع كسوت چيزى بر تارك سر مبارك حضرت رسول ايزد تعالى و تبارك بود ابو جهل نامبارك آن را از روى كنايه بحضرت سيد البريه نوشته باشد كه صاحب مثل اين كسوت را دعوى امارت و تخت و ارايك مناسب نيست . دوم : آنكه خيوط جمع خيط باشد ؛ و خيط ريسمان را گويند يحتمل ابو جهل نامنفعل از روى كنايه بحضرت سيد الرسل نوشته باشد كه في الواقع كسى را كه دستار او از ريسمان و پنبه باشد او را حكومت و بزرگى جمعى كه لباسهاى ايشان حرير و ابريشمين و در غايت نفاست و ثمين بود از روى عقل سليم لايق و مستقيم نيست . سيم : آنكه خيوط كنايه از موى سر مبارك آن صاحب سعادت باشد ، چون سنت سنيه سيد البريه بود كه موى سر چندان ميگذاشتند كه تا بشحمتى اذن ميرسيد و بعد از آن ميتراشيدند . يحتمل كه ابو جهل خيوط را كنايه از آن نوشته باشد و مطلب و مراد آن متمرد جاهل بىاعتماد آن باشد كه كسى را حال فقيران و جو كيان باشد او را دعوى
124
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 124