نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 115
مقترحين كه عالم بر فساد و صلاح آنچه اقتراح در آن مينمايند نيستند و نميدانند كه در امور مقترحه مستدعيه ايشان صلاح آن بچهسان و فساد آن بچه عنوان است ، بلكه هر چه شيطان در خاطر فاتر و ضمير قاصر حاسر ايشان ممكن و حاضر گرداند همان را بعينه پيشنهاد همت خود سازند و آن مقترحات موهومه را عمدة المطالب و المرام نام كنند و بدان وسيله بقدر وسع و اهتمام خود ابرام و لجاج نمايند تا از روى بحث و جدال احتجاج و الزام فرمايند . چون كلام حضرت نبى الخاص و العام باين مقام اختتام و انجام يافت ناگاه پيك حضرت الله امين الوحى الجزيل جبرئيل از نزد رب جميل بخدمت حضرت رسول - جليل در رسيد و گفت : يا محمد حضرت على الاعلى بشما دعا و سلام ميرساند و ميگويد كه اى محمد خاطر انور و ضمير فيضگستر خود را جمع نماى كه من بزودى خاطر تو را از روى عزت و خشنودى با عطا و احسان مقترحات متفرقه آن فرق اربعه مستبشر و مستظهر گردانم تا همگى و تمامى ملتمسات و مقترحات آن طوايف را بانجاح و انجام مقرون و مشحون گردانى ؛ ليكن بعضى از ايشان بعد از رؤيت همه آيت بآن كافر گردند و اصلا پيرامون ايمان و اسلام نگردند مگر آنكه خير الحافظين در پناه عصمت و حراست خود نگاه دارد اما من بواسطهء ايضاح حجتهاى تو دفع و رفع عذرهاى آن طايفه تمامى آن آيات را ظاهر و آشكارا و بين و اظهار نمايم . اى محمد بگوى به آن جماعت مقترحين آيه نوح شيخ المرسلين عليه السّلام كه بجانب كوه ابو قبيس روانه شوند و چون پيرامون آن جبل رسند منتظر عنايات بيغايات بيچون عز و جل باشند كه آيه شيخ المرسلين در آن سرزمين برايشان مبين گردد ، اما بايد كه چون آن بليت ظاهر و هلاكت بايشان قريب و مستظهر گردد دست بدامن فلان مرد صالح زنند و او را با دو طفل ديگر كه در ميان ايشان مىباشند شفيع نجات خود از آن طوفان بليات نمايند .
115
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 115