responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 1  صفحه : 179


سكنه اين بلد منت گذاشت تا همگى را مشرف فرمودند ، من اى نبى مهيمن نذر با حضرت ذو المنن كردم كه چون شما بسعادت و اقبال از جهاد كفره ضال صحيح و سالم و مظفر و غانم معاودت بمدينه نمائى من آنچه لايق مأكول شما باشد بواسطهء شما ذبح نمايم ، الحال از اين بزغاله كه خود تربيت كرده‌ام چيزى نداشتم كه از اين عزيزتر در نزد من باشد فلهذا اين را بريان كرده با قليلى از شكر و نان بشما آوردم تا بسعادت بأكل اين منت بجان من حزين گذارى و بجهت من طلب غفران از ايزد سبحان نمائى و مرا باين مرحمت سرفراز فرمائى .
حضرت ميفرمايد كه من بمجرد شنيدن اين سخن از آن عجوزه از بقله شهبا فرود آمدم و دست بر آن بزغاله بريان زدم تا تناول نمايم ، در همان زمان بحكم قادر منان آن بزغاله بزبان بنطق و بيان درآمد و از جاى برخاست و بقوايم أربع بايستاد و گفت :
اى نبى الابرار دست از من بدار كه مرا اين عجوزه نابكار مسموم يعنى زهردار گردانيد من نيز دست از آن بداشتم يهودان گفتند كه اين رتبه حال تو بسيار بهتر از حال عيسى عليه السّلام است .
رسول صلى الله عليه و آله فرمود كه اين پنج .
بعد از آن يهودان گفتند : يا محمد يك سؤال ما باقيست ، بعد از سؤال آن مرام ديگر اقامت در اين مقام بر ما حرام است .
سيد الانام فرمود كه هر سؤال كه شما را بود عرض نمائيد و بجواب آن بامداد توفيق ايزد وهاب مستعد و كامياب خواهيد شد .
يهود گفتند : يا محمد ! سليمان پيغمبر عليه السّلام برتبه و قدر از شما بهتر بود .
حضرت نبى ايزد معبود رتبه خيريت را از آن طايفه استعلام نمود .
گفتند : بواسطهء آنكه خداى عز و جل از براى آن نبى عادل ، شياطين و انسان و جن و پريان و رياح و سباع و باقى جانوران را مسخر گردانيد .
نبى قادر خلاق فرمود كه ايزد تعالى دابهء براق را براى من مسخر گردانيد كه آن

179

نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 1  صفحه : 179
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست