نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 95
زيرا اين قسمتى از آن كوه است . او نيز سنگ را نزديك گوش خود ساخت ، و همان حرفهاى كوه را تكرار نمود ، ابتدا گفتهء پيامبر را در قساوت قلوب يهود تصديق نمود ، سپس در تاييد سخن آن حضرت اعلام نمود : هر آنچه مال و ثروت در محو اسم محمّد خرج كنند ، پوچ و باطل بوده و آسيب و زيانش متوجّه خودشان است . دست آخر پيامبر صلَّى الله عليه و آله فرمود : شنيدى ؟ آيا پشت اين سنگ كسى بود كه سخن مىگفت و تو را به اشتباه مىانداخت ؟ يا آن خود سنگ بود ؟ گفت : نه ، آن معجزه اى كه در بارهء كوه سفارش دادم برايم بياور . رسول خدا نيز به سمت محيط بازى دور شده سپس كوه را ندا داد و گفت : بحقّ محمّد و آل پاكش - همانهايى كه توسّط مقامشان و به جهت درخواست بندگان خدا به واسطهء ايشان بود كه پروردگار بر عاد ؛ قوم هود نبىّ ، تندبادى سرد و سخت آواز و از حدّ گذشته فرستاد ، بطورى مردم را هلاك ساخت كه گويى تنههاى پوسيده و افكندهء درختان خرمايند . و به جبرئيل دستور داد تا در ميان قوم صالح فرياد سهمگينى كشد تا همچون كاهى كه براى گوسفندان آماده شده خرد و درهم شكسته شدند - از تو مىخواهم كه از بيخ و بن كنده شده و نزد من آيى ، آنگاه دست مباركش را در برابر خود بر زمين نهاد .
95
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 95