نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 58
و امّا اين سخنت - اى عبد الله - كه : « يا تو را خانه اى از زخرف - كه همان طلاست - باشد » ، بگو ببينم مگر سلطان مصر خانههاى پر از طلا ندارد ؟ گفت : آرى . فرمود : آيا بخاطر اين طلاها مىتواند ادّعاى نبوّت كند ؟ گفت : نه ، نمىتواند . فرمود : پس طلا داشتن محمّد نيز نمىتواند بر نبوّت و صدق دعوى او دلالت كند . و محمّد هرگز از جهل تو براى اثبات نبوّت خود استفاده نخواهد كرد . و امّا اين سخنت - اى عبد الله - كه : « يا در آسمان بالا روى » ، سپس گفتى : « و بالا رفتنت را هرگز باور نداريم تا بر ما نوشته اى فرو آورى كه آن را بخوانيم » ، حال اينكه بالا رفتن به سوى آسمان بمراتب دشوارتر از پايين آمدن است ، و چون اظهار نموديد كه در صورت صعود نيز شما ايمان نخواهيد آورد ، بطور قطع پس از نزول كتاب نيز تسليم نخواهيد شد . سپس گفتى : « تا بر ما نوشته اى فرو آرى كه آن را بخوانيم » و تصريح نمودى كه « پس از آوردن اين نيز حاضر به ايمان آوردن نبوده و اطمينان حاصل نمىكنى » پس با اين رفتار تو معاند و منكر حجّت و دلائل خداوندى بوده و در نتيجه هيچ چاره اى بجز عذاب و فشار و گرفتارى به دست اولياى خداوند يا ملائكهء مأمور جهنّم ندارى . و خداوند حكمت رسا و جامع را بر من نازل فرموده تا پوچى و بطلان تمام پيشنهاداتت را اثبات نمايم . سپس خداوند [ در پاسخ سخنان باطلتان فقط ] فرموده : - اى محمّد - « بگو پاك و منزّه است پروردگار من - كه كسى بر او تحكَّم كند - مگر من جز آدمى پيامبرى هستم ؟ » ، منزّه است
58
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 58