نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 554
و با آيهء : * ( فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَأَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الأَرْضِ ) * آنان را مثل زد كه « زبد » ( كف ) در اين مكان همان كلام ملحدينى است كه چيزى در آن نگاشتند ، كه آن راهى جز نابودى و بطلان و تباهى هنگام تحصيل نخواهد داشت ، و امّا آنچه به مردم سود مىرساند همان تنزيل حقيقى است كه هيچ باطلى بدان راه ندارد ، و دلها آن را مىپذيرد ، و زمين در اين آيه محلّ و مأواى علم است . و با وجود تقيّه جايز نبود كه نام افراد تبديلكننده صريحا ياد شود ، و نيز صلاح نبود بر آنچه ايشان نگاشتند چيزى اضافه شود ، زيرا اين كار موجب تقويت دلايل أهل تعطيل و كفر و مردم منحرف از قبله مىشد ، و ابطال اين علم كه موافق و مخالف به آن تن دادهاند به جهت آنست كه اقتدا بر ايشان نموده و راضى به فرامين آنان شدند ، و از قديم الأيّام أهل باطل از أهل حقّ در تعداد بيشتر بودهاند ، و ناگفته نماند كه صبر نمودن بر اولياى امر بنا بر اين آيه واجب و مفروض است كه : * ( فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ ) * ، و بنا به آيهء : * ( لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ الله أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ ) * وجوب آن مشمول دوستان و أهل طاعت ايشان نيز مىگردد ، و همين قدر كه جوابت داد تو را كفايت مىكند ،
554
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 554