responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 1  صفحه : 502


يكى از آنها قضيّه اى ميان صفوان بن اميّه و عمير بن وهب بود ، وقتى عمير نزد آن حضرت آمده و گفت : من براى خلاصى فرزندم اينجا آمدم بدو فرمود : تو دروغ مىگويى ، بلكه حضور تو در اينجا فقط به جهت وعده اى است كه تو در مجلس يادآورى كشته گان خود به كارزار بدر به او داده اى كه مرا بكشى و در ابتدا به جهت عيال و بدهى عذر آوردى ، ولى وقتى صفوان همهء آنها را تقبّل كرد تو نيز آمادهء انجام قتل من شدى ، و حال آمده اى تا نقشهء شوم خود را به انجام برسانى ! و عمير با شنيدن اين كلام كه جز او و صفوان هيچ كس از آن مطَّلع نبود ، زبان به تصديق گشوده و گفت : من شهادت مىدهم كه معبودى جز الله نيست و اينكه تو فرستادهء خداوندى .
و اى يهودى مانند اين مطالب بسيار است و بىشمار .
عالم يهودى گفت : در بارهء حضرت عيسى عليه السّلام مىپندارند كه او از گل شبيه پرنده اى ساخته و در آن مىدميد و به فرمان خداوند پرنده اى زنده مىشد .
حضرت علىّ عليه السّلام فرمود : همين طور است ، و حضرت محمّد صلَّى الله عليه و آله شبيه اين كار را انجام داده ، آن حضرت در روز حنين سنگى را در دست گرفته بود كه ما صداى تسبيح و تقديس را از آن مىشنيديم ، سپس به سنگ گفت : شكافته شو ! بىدرنگ سه قطعه شد ،

502

نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 1  صفحه : 502
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست