نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 471
عالم يهودى گفت : اين حضرت يعقوب عليه السّلام است كه در فراق و دورى فرزند خود بقدرى شكيب و صبر ورزيد كه از سر حزن مشرف به مرگ شد . حضرت عليه السّلام فرمود : همين طور است ، و حزن يعقوب حزن دورى بود كه منجر به نزديكى و ملاقات شد ، و حضرت محمّد صلَّى الله عليه و آله هنگامى كه نور چشم و فرزند او إبراهيم در حيات آن حضرت وفات يافت ، با اين كار مورد امتحان واقع شد تا ثواب او بسيار شود ، پس آن حضرت فرمود : « جان محزون است ، و قلب در جزع ، و ما بر تو اى إبراهيم محزون و غمناكيم ، ولى هيچ سخنى كه موجب سخط الهى شود بر زبان نرانيم » ، و در تمام اين امور دنبال رضاى الهى و در تمام افعال در پى تسليم بودن محض به درگاه خداوند بود . عالم يهودى گفت : اين حضرت يوسف عليه السّلام است سختى دورى و فراق پدر چشيد ، و براى پرهيز از گناه گوشهء زندان را برگزيد ، و تك و تنها در چاه انداخته شد . حضرت عليه السّلام فرمود : همين طور است ، و حضرت محمّد صلَّى الله عليه و آله سختى و مرارت غربت و فراق و دورى أهل و اولاد و مال را چشيد ، و از حرم امن الهى مهاجرت نمود ، و هنگامى كه خداوند اين حال او را مشاهده فرمود ، خوابى را - همچون خواب يوسف - به او نماياند
471
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 471