نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 397
و انسان حليم و عاقل با معاشرت با او به سفاهت و نادانى مىگرايد . تو گام به جاى قدم او گذاشتى و بخشش او را خواستار گرديدى ، همچون سگى كه به دنبال شيرى برود ؛ به چنگال او متّكى شده و منتظر قسمتهاى اضافى شكارش باشد كه به سوى او اندازد ( تو با اين كار ) دنيا و آخرتت را تباه كرده اى ! در حالى كه اگر به حقّ مىپيوستى آنچه مىخواستى به آن مىرسيدى . ( چرا كه استعداد كافى دارى ) . اگر خدا به من امكان دهد و دستم به تو و پسر أبو سفيان برسد شما را به جزاى اعمالتان خواهم رساند ، امّا اگر حوادث به نوعى شد كه قدرت بر آن نيافتم و شما باقى مانديد آنچه در پيش داشته و در سراى آخرت براى شما مهيّا گرديده بدتر است . و السّلام . 96 - آن حضرت در پاسخ به مطلبى كه عمرو عاص در باره اش گفته بود فرمود : شگفتا بر پسر آن زن بدنام ، كه در ميان مردم شام نشر مىدهد كه من اهل مزاح هستم ، مردى شوخ طبع كه مردم را سرگرم شوخى مىكند ، حرفى باطل گفته و سخنى به گناه انتشار داده است ! آگاه باشيد كه بدترين گفتار ؛ دروغ است ، او سخن مىگويد و دروغ مىگويد ، وعده مىدهد و تخلَّف مىنمايد ، اگر از او چيزى درخواست شود بخل مىكند ، امّا خود سؤال مىكند و اصرار مىورزد ، به پيمان خيانت مىكند ، و پيوند خويشاوندى را قطع مىكند ، به هنگام نبرد سر و صدا راه مىاندازد و تهييج و تحريص مىنمايد ( امّا اين سر و صدا ) تا هنگامى است كه دست به شمشيرها نرفته ، در اين هنگام براى رهايى جانش بهترين نقشهء او بالا زدن جامه و آشكار ساختن عورتش مىباشد .
397
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 397