نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 363
حضرت فرمود : اى مردم ، هر كه جراحتى دارد آن را با روغن مداوا كند . عبّاد گفت : ما مطالبهء سهم خود را مىكنيم و او به ما حرفهاى نامربوط مىزند ! ! . پس أمير المؤمنين عليه السّلام بدو فرمود : اگر گفته ات باطل و دروغ باشد خدا تو را مرگ ندهد تا غلام ثقيف را درك كنى ! . پرسيدند : غلام ثقيف كيست ؟ فرمود : مردى كه هيچ حرمتى براى خدا باقى نمىگذارد و همه را هتك مىكند . پرسيدند : آيا او به مرگ طبيعى مىميرد يا او را مىكشند ؟ فرمود : خداوندى كه درهم كوبندهء ستمكاران است او را به مرگى فاحش نابود مىكند ، و آن به جهت كثرت فضولاتى است كه از او خارج مىشود به سوزشى شديد در مقعد مبتلا مىشود . سپس أمير المؤمنين علىّ - عليه الصّلاة و السّلام - فرمود : اى برادر بكرى ، تو مرد ساده اى هستى ، مگر نمىدانى كه من كوچكترها را به جرم بزرگان عقاب و مؤاخذه نمىكنم ؟ ! آيا اين اموال پيش از افتراق و ارتداد ملك آنان نبوده ؟ و آيا ازدواج ايشان روى جريان صحيح نبوده ؟ و مگر فرزندان ايشان بر اساس قوانين اسلام اولادشان محسوب نمىشدند ؟ و اين بچّهها روى فطرت اسلام متولد نشدهاند ؟ پس چطور ما مىتوانيم اموال اين بچّهها را تصرّف كرده و از ايشان بستانيم ؟ ! . و شما فقط مىتوانيد آنچه كه در لشكرگاه است را تصرّف نماييد ، و آنچه در خانههاى ايشان است ميراث خود آنان است ، بنا بر اين هر كدام از آنان را كه دشمنى كند وى را به همان گناه مؤاخده نماييم ،
363
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 363