نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 350
74 - و نيز نقل شده است كه آن حضرت بر طلحه عبور كرده و فرمود : اين همان كسى است كه بيعت مرا شكست ، و فتنه و فساد را ميان ملَّت برانگيخت ، و عليه من امّت را شورانيد ، و مردم را به كشتن من و اهل بيت من خواند ! . سپس فرمود تا او را نشانده و گفت : اى طلحة بن عبيد الله من آنچه را كه خداوند وعدهام فرموده بود دريافتم ، آيا تو نيز وعدههاى خدايت را درست و راست يافتى ؟ ! سپس دستور داد تا او را بخوابانند ، و از او دور شد ، يكى از ياران آن حضرت عرض كرد : اى أمير المؤمنين چگونه با جسد طلحه سخن گفتى ؟ فرمود : بخدا سوگند كه سخن مرا شنيد همان طور كه كشتگان كافر اهل بدر چون بچاه ريخته شدند سخن رسول خدا صلَّى الله عليه و آله را در آن روز شنيدند ! ! . و آن حضرت همين عمل را با كعب بن سور قاضى كه در ميان كشتگان بود تكرار كرده و فرمود : اين همان كسى است كه قرآن را از گردن خود آويخته بر ما شورش نمود ، و به خيال خود از مادر مؤمنين حمايت و طرفدارى نموده و مردم را به قرآن فرا مىخواند حال اينكه خود به حقايق آن جاهل و غافل بود ، * ( واستَفْتَحُوا وَخابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ ) * [1] ، اين آدم از خدا مسألت نمود كه مرا بكشد و خدا او را كشت ! .