responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 1  صفحه : 174


خالد گفت : خودت ساكت شو ! زيرا تو از زبان ديگرى سخن مىگويى ، و بخدا سوگند كه قبيلهء قريش نيك مىداند كه تو ميانشان در حسب از همه پستتر ، و در منصب پايينتر ، و در قدر و منزلت كمتر ، و از همه بىنام و نشانتر ، و به خدا و رسولش بىنيازتر ، و در ميدان كارزار ترسوترى ، و در انفاق بخيلى ، و ذاتا لئيمى ، و در ميان قريش عارى از هر فخر و مباهاتى ، و در روز جنگ هيچ نامى از تو نيست ، و تو در اين قضيّه مصداق واقعى شيطانى « آنگاه كه به آدمى گفت : كافر شو ، و چون كافر شد ، گفت : من از تو بيزارم ، من از خداى ، پروردگار جهانيان ، مىترسيم . پس سرانجام آن دو اين شد كه هر دو جاودانه در آتش باشند ، و اين است كيفر ستمكاران - حشر : 16 - 17 » . با سخنان او عمر مجاب و مأيوس از رحمت الهى شده و عمرو بن سعيد بجاى خود نشست .
سپس سلمان فارسى برخاسته و به زبان فارسى گفت : « كرديد و نكرديد » - و او پيشتر نيز از اين بيعت سرباز زده و بهمان جهت مورد ضرب و شتم واقع شده بود - اى ابو بكر هنگام پيشامدهاى مجهول به چه كسى تكيه خواهى كرد ، و چون از جواب پرسشى درمانده شوى به كه پناه مىبرى ، و در تقدّم بر كسى كه از تو داناتر و به پيامبر نزديكتر ، و به تأويل قرآن و سنّت پيامبر عالمتر است چه عذر و بهانه اى دارى ؟ ! همو كه

174

نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 1  صفحه : 174
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست