نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 6 صفحه : 390
و گويند بغلامانش كشتن خوارج را كه در سيستان زندگى مىكردند فرمان داده بوده و از اين جهت امام صادق بر او خشم گرفته و هنگامى كه او بمدينه آمده بود و آهنگ زيارت آن حضرت را كرد امام دستور داد او را براى ملاقات راه ندهند ، فضل بقباق براى او وساطت كرد و از امام درخواست نمود او را بپذيرد ، امام عليه السّلام فرمود : نه ، فضل اصرار كرد ، قبول نفرمود ، فضل گفت : مولا تا چه اندازه ميتواند غلامش را در امرى كه ناروا بوده كيفر كند ؟ امام فرمود : به اندازه گناهى كه از او سر زده است ، فضل گفت : شما حريز را بيش از آن عقوبت فرموديد ، امام فرمود : اى واى بر تو من چنين كارى كردهام كه او بدون دستور ما به روى خوارج شمشير كشيده است ، آنگاه فرمود : اگر بجاى تو حذيفه بن منصور مىبود هرگز درخواست خود را پس از ردّ تكرار نمىكرد . و اين تأديب از سوى امام عليه السّلام موجب قدح و تضعيف او در روايات نيست و او را جرح نمىكند ، و نجاشىّ و شيخ او را ثقه دانند . و امّا حمّاد بن عيسى الجهنى اصلا اهل كوفه بوده و در بصره اقامت داشته ، و از امام صادق و موسى بن جعفر و حضرت رضا عليهم السّلام روايت مىكند و در زمان حضرت جواد بدرود حيات گفته و در حديث ثقه و راستگو است . و در سنهء 208 يا 209 در بازگشت از سفر حج ميان راه مدينه و مكَّه در جحفه سيل او را غرق نمود و در سن نود و چند سالگى از اين دنيا رفت و پنجاه بار حجّ بجاى آورد ، و داراى كتابهائى است » . و هر آنچه در كتاب آمده است كه جماعتى از يهود نزد رسول خدا صلَّى الله عليه و آله آمدند و سؤالاتى كردند و از جملهء آنها اين بود كه پرسيدند و گفتند اى محمّد بگو علَّت اينكه در وضو چهار عضو را مىشويند چيست . و از اين قبيل مسائل از پرسشهاى آنان ، پس روايت كردهام آن را از علىّ بن احمد بن عبد الله برقى - رضى الله عنه - از پدرش از جدش احمد بن أبى عبد الله از پدرش از ابى الحسن علىّ بن الحسين برقى از
390
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 6 صفحه : 390