نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 6 صفحه : 222
فساد او به آن مرد رسيد ، فرمود : به او بگوئيد كه چون آن كنيز كودك خود را به دنيا آورد ، آن كودك را نگاه دار ، و او را مفروش ، از خانهء خود بهره اى به او اختصاص ده ، پس به آن امام معروض داشتند كه : مردى با كنيزى از آن خود مقاربت ميكرد ، و او را در پى حوائج خود نميفرستاد ، و آن مرد كنيز را مورد تهمت قرار داد ، در اين ميان آن كنيز باردار شد . امام عليه السّلام فرمود : چون كنيز كودك را به دنيا آورد ، آن مرد ميبايد كودك را نگاه دارد ، و او را نفروشد ، و سهمى هم از خانه اش و هم از غير خانه اش از مال براى او قرار دهد ، اين قضيّه بمانند آن قضيّه نيست . < فهرس الموضوعات > باب ميراث فرزندى كه پدرش انتساب او را پس از اقرار نفى كند < / فهرس الموضوعات > باب ميراث فرزندى كه پدرش انتساب او را پس از اقرار نفى كند 5680 - حمّاد ، از امام صادق عليه السّلام روايت كرده است كه فرمود : هر آن مردى كه بصحّت نسب فرزند خود اقرار كند ، و پس از آن او را از خود نفى نمايد ، نه شرع چنين حقّى به او ميدهد ، و نه كرامت اخلاقى آن را مىپذيرد ، او ميبايد فرزندش را در صورتى كه از همسرش يا كنيزش ولادت يافته است ( از خود داند و ) به خود او ملحق خواهد بود . < فهرس الموضوعات > باب ميراث زنازاده < / فهرس الموضوعات > باب ميراث زنازاده 5681 - حسين بن سعيد ، از محمد بن حسن بن أبى خالد أشعرى روايت كرده است كه گفت : يكى از ياران ما با معيّت من طىّ نامه اى از امام أبو جعفر ثانى
222
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 6 صفحه : 222