يعنى شش سهم براى دختر دختر عموى مادرى ، و پانزده سهم براى دختر دختر عموى أبوينى ، و پانزده سهم براى سه پسر دختران عموى أبوينى است . هر يك پنج سهم .
و اگر دختر عموى پدرش ، و دختر دختر عمويش را بجاى گذارد ، مال براى دختر دختر عموى او است ، و دختر عموى پدرش ساقط مىشود ، زيرا اين مورد بمانند آنست كه جدّ پدرش ، و عمويش را بجاى گذارد ، كه در اين صورت عمو براى بهره گرفتن از ميراث از جدّ سزاوارتر است .
شرح : « زيرا عمو از اولاد جدّ ميّت است و قائم مقام اوست ، پس وى أحقّ بميراث است از جدّ پدر ميّت ، زيرا همچنان كه جدّ متوفّى اولى به اوست از جدّ پدرش ، همين طور كسى كه قائم مقام او باشد اولى بمتوفّى است از جدّ پدرش » .
و اگر عمّه اى پدرى ، كه خالهء مادرى باشد ، و خاله اى ابوينى ، و عمّه اى پدرى بجاى گذارد ، تركهء متوفّى بهجده سهم تقسيم مىشود ، كه سدس ثلث - يعنى يكسهم از هجده سهم - بخالهء مادرى - كه عمّهء پدرى است - تعلَّق ميگيرد ، و پنج سدس ثلث - يعنى پنج سهم از هجده سهم به خالهء ابوينى ، و نصف ثلثين - يعنى شش سهم از هجده سهم به عمّهء پدرى ميرسد و به آن عمّهء پدرى كه خاله مادرى نيز هست نصف دو سوّم كه شش سهم از هجده سهم است ، تعلَّق ميگيرد ، و با يك سهمى كه بعنوان خالهء مادرى گرفته است در يد او هفت سهم خواهد بود .

197