نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 6 صفحه : 103
اولادش يا براى ديگرى وقف كرده و پس از آن متولَّى براى آن قرار داده باشد ، حقّ ندارد كه از وقفيّت آن رجوع كند ، و اگر موقوف عليهم صغار باشند ، و واقف توليت آن ملك را براى ايشان شرط كرده باشد ، و خودش تا زمان بلوغ صغار از طرف ايشان آن را حيازت كند ، حقّ ندارد كه رجوع نمايد [ و اگر موقوف عليهم همه كبير باشند ، و او موقوفه را به ايشان تسليم نكرده باشد ، و ايشان براى حيازت آن بمرافعه با او برنخاسته باشند حقّ دارد كه رجوع كند ] زيرا ايشان با اينكه بالغ بودهاند آن ملك را از او حيازت نكردهاند . شرح : « خبر دلالت دارد به اينكه تا موقوفه بتصرّف موقوف عليه داده نشود حقّ رجوع هست و پس از حيازت موقوف عليهم في الجمله وقف ثابت و حقّ رجوع نيست » . 5574 - و محمّد بن علىّ بن محبوب ، از موسى بن جعفر بغدادى ، از علىّ بن - سليمان نوفلى روايت كرده است كه گفت : بوسيله نامه اى كه به امام ابو جعفر ثانى عليه السّلام نوشتم ، در بارهء زمينى از آن امام سؤال كردم كه جدّم بر نيازمندان از اولاد فلان بن فلان ، رئيس و سرپرست قبيله ، وقف كرده ، و ايشان از نظر شمار بسيارند ، و در بلاد مختلف پراكندهاند . در حالى كه اولاد خود واقف در نياز شديدى بسر مىبرند ، و از اين جهت از من خواستهاند كه ايشان را نه ساير اولاد رئيس قبيله را ، به استفاده از درآمد آن زمين اختصاص دهم ، در پاسخ نامه امام عليه السّلام نوشت : در بارهء زمينى كه جدّت آن را بر فقراى اولاد فلانى وقف كرده سخن گفته اى ، و آن به كسانى تعلَّق دارد
103
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 6 صفحه : 103