نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 447
تذكيه شده يا نه ، و تذكيهء ماهى به آنست كه از آب زنده خارج شود و در خشكى جان سپارد - پس آن را به آب انداز اگر به پشت روى آب ماند ، در آب مرده و تذكيه نشده است و اگر ( مانند ماهى زنده ) به رو در آب ماند پس آن مذكَّى است ، و تذكيهء آن همانست كه زنده از آب به خشكى افتاده باشد . و همچنين اگر در بيابان گوشتى يافتى و به تذكيه آن علم ندارى و نمىدانى كه آيا از مرده است يا نه ، قسمتى از آن را بر آتش انداز اگر خود را درهم كشيد آن گوشت حيوان تذكيه شده است و اگر باز شد و گسيخت ، از حيوان مرده است . 4162 - و روايت شده در بارهء كسى كه ماهيى را يافت و نمىدانست كه مىتوان آن را خورد يا نه ، پس بيخ ذنب يا بيخ دو گوش او را بشكند ، چنانچه به كبودى مىرفت از آنهاست كه نبايد خورده شود ، و اگر به سرخى مىرود پس از آنهاست كه مىشود آن را خورد . شرح : « در پاره اى از نسخه ها به جاى » اصل ذنبه » « اصل اذنيه « مىباشد ، يعنى گوشها » . و اگر مارى ، ماهى كوچكى را ببلعد سپس آن را بيرون افكند و آن ماهى زنده باشد و جست و خيز كرده خود را به زمين كوبد ، پس اگر فلس آن جدا شده و
447
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 447