نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 339
من با تو قرار مىبندم كه زمين را زراعت كنم و فلان مقدار از محصول كه خداوند عزّ و جلّ در آن رويانده به تو بدهم . 3905 - ابو الرّبيع گويد : امام صادق عليه السّلام در مورد مردى كه از قريه اى گذر كند كه از سوى دولت به آنها ظلم شده و خراج سلطان را نتوانستهاند بپردازد ، در حالى كه اكنون قريه در تصرّف ايشان است و مرد نمىداند كه آيا مال آنهاست يا ديگرى در آن سهمى دارد ، زمينهاى قريه را به او مىسپارند كه كشت كند و خود خراج سلطان را بپردازد ، او پذيرفته و مشغول كار مىشود و خراج را مىدهد و مال بسيارى زياد مىآيد ، فرمود : هر گاه شرط با آنها بدين نحو باشد ( كه تنها خراج را بپردازد ) اشكالى بر آن نيست . 3906 - و در روايت حلبى از امام صادق عليه السّلام است كه گفت : از آن حضرت سؤال كردم از مزارعه اهل خراج ( اهل ذمّه ) به قرار يك چهارم و يا يك سوم و يا يك دوّم ، فرمود : اشكالى ندارد و رسول خدا صلَّى الله عليه و آله با أهل خيبر يا أراضى خيبر را با يهود پس از فتح نصف به نصف قرارداد مزارعه بست . 3907 - محمّد بن خالد از ابن سيابه ( يا ابن سنان يا سيابه ) نقل كرده مردى
339
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 339