نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 174
شخص كيست ؟ عرض كردم : مولاى ماست ، يعنى بندهء آزاد كردهء ماست ، حضرت فرمود : آيا او را آزاد كردهايد يا پدرش را ؟ گفتم : پدرش را ، فرمود : اين غلام ، آزاد كردهء تو نيست ، بلكه او برادر و پسر عموى تو محسوب مىشود زيرا مولاى تو كسى است كه نعمت آزاد كردنت بر او جارى شده باشد اكنون كه پدر وى را آزاد كرده اى او به منزلهء برادر و پسر عموى تو خواهد بود . شرح : « در اين خبر نفى مولى بودن شده نه نفى ولاء لذا منافاتى با روايتهائى كه مىگويد ولاء ولد با كسى است كه پدر را آزاد كرده ندارد . » بكر گويد : مردى از آن حضرت پرسيد - و من حضور داشتم - گفت : غلامى دارم ميگسار كه در كارهاى ناشايسته وارد مىشود ، مىخواهم او را رها و آزاد كنم آيا آزاد شدن نزد شما محبوبتر است يا فروختن او و قيمتش را به صدقه دادن ؟ امام عليه السّلام فرمود : گاهى آزاد كردن بهتر است و گاهى صدقه دادن ، آن زمان كه مردم معيشتشان بفراخى است عتق بهتر است ، و آن زمان كه مردم تنگدستند صدقه افضل است ، لكن وقتى چنين وضعى دارد به نظر من فروختن او بهتر است . 3500 - سماعة از امام صادق عليه السّلام سؤال كرد مردى يكى از خويشان
174
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 174