نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 447
است ؟ مرد گفت : من در ماه رمضان و در حال روزه داشتن با همسرم مقاربت كردم . پس پيامبر صلَّى الله عليه و آله فرمود : بنده اى را آزاد كن ، گفت : توانائى آن را ندارم . فرمود : پس دو ماه پياپى روزه بدار ، گفت طاقت نمىآورم ، فرمود به شصت مسكين صدقه بده . گفت سرمايهء آن را ندارم . پس در اين ميان خوشهء خرمائى در سبدى براى پيامبر صلَّى الله عليه و آله به هديه آوردند ، كه پانزده صاع خرما در آن بود ، پس پيامبر صلَّى الله عليه و آله فرمود آن را بردار و صدقه كن . مرد گفت : به آن خداى كه تو را به حق مبعوث فرمود ، در ميان دو سنگستانى كه مدينه را در بردارد ، خانواده اى محتاجتر از ما به اين خرما وجود ندارد ! پيامبر صلَّى الله عليه و آله فرمود : آن را بردار و با خانواده ات بخور ، كه آن كفّارهء تو است ! . 1886 - و در روايت جميل بن درّاج آمده است ، كه سبدى كه براى پيامبر صلَّى الله عليه و آله آوردند بيست صاع خرما درون آن بود . 1887 - و ادريس بن هلال روايت كرده است كه از امام صادق عليه السّلام در بارهء مردى سؤال كردند كه در ماه رمضان با همسرش مقاربت كند ، امام فرمود : مىبايد بيست صاع خرما بپردازد ، زيرا پيامبر صلَّى الله عليه و آله مردى را كه نزد آن حضرت آمد و در اين باره سؤال كرد به همين كار مأمور ساخت .
447
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 447