نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 309
نوع مخصوص را كه از شدّت زهر موى سرش ريخته باشد بر او مسلَّط مىكند ، كه قصد جان او مينمايد ، و او از آن مار ميگريزد ، ولى چون ديد كه از شرّ آن خلاص نمىشود دستش را در اختيار آن قرار ميدهد ، تا آن را به مانند جويدن تربى بجود ، و آنگاه به صورت طوقى به گردن او مىپيچد ، و همين است معنى قول خداى عزّ و جلّ كه فرمود : « آن چيزى را كه از انفاق آن بخل كردند ، روز قيامت طوق گردنشان خواهند ساخت » [1] . و هيچ صاحب شتر يا گاو يا گوسفندى نيست كه از دادن زكات مال خود امتناع كند ، مگر آنكه خداوند در روز قيامت او را در بيابانى صاف متوقّف ميسازد ، تا هر چهارپاى سمدارى با سم خود او را لگدمال كند ، و هر حيوان نيشدارى او را با نيش خود به درد ، و هيچ صاحب نخل يا تاك را زراعتى نيست كه از اداء زكات امتناع كند ، مگر آنكه خداى تعالى به روز قيامت پايهء زمين او را تا طبقهء هفتم آن ، طوق گردن او بسازد . 1584 - و معروف بن خرّبوذ ، از امام ابو جعفر عليه السّلام روايت كرده است كه فرمود : خداى تبارك و تعالى زكات را مقرون نماز قرار داده ، و در اين باره گفته است : « اقيموا الصّلوة و آتوا الزّكاة » يعنى نماز را به پا داريد ، و زكات را بپردازيد » . پس كسى كه نماز را به پا دارد و زكات را نپردازد چنان است كه نماز را به پا نداشته باشد .