responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 279


الجبال فنسفت ، و وضعته على السّماء فانشقّت ، و على النّجوم فانتثرت ، و على الأرض فسطحت ، و أسألك بالحقّ الَّذي جعلته عند محمّد و الأئمّة عليهم السّلام - نام همه آنان را بر ميشمارى - أن تصلَّي على محمّد و أهل بيته و أن تقضي حاجتى و أن تيسر لي عسيرها ، و تكفيني مهمّها ، فإن فعلت فلك الحمد ، و إن لم تفعل فلك الحمد ، غير جائر في حكمك و لا متّهم في قضائك و لا حائف في عدلك » .
( يعنى : بار خدايا براستى من بر آستانت وارد شده‌ام بسبب شناختى كه به يگانگيت و بىنيازيت دارم و ميدانم كه خداوندى مخصوص ذات واجب الوجود تو است و ديگران همه نيازمند تواند ، و نيك ميدانم كه جز تو هيچ كس توانائى برآوردن حاجتم را ندارد ، و به خوبى دانسته‌ام اى پروردگار من كه هر چه نعمت و احسان تو بر من دمادم فرو بارد نياز من نيز به تو شديدتر مىشود ، و اكنون مرا گرفتارى چنين و چنان رخ داده است ( البته بجاى كلمات چنين و چنان شخص بايد گرفتارى و اندوه خود را ذكر كند ) و تو خود به بر طرف ساختن آن بدون معلم و از كسى نياموخته عالم و آگاهى و بدون تحمّل زحمت توانائى ، پس از تو خواهش و درخواست مىكنم بنام مقدّست كه چون بر كوهها بنهى از هم گسسته و فرو پاشند ، و چون بر آسمانها گذارى بتركند و تكَّه تكَّه شوند ، و چون بر ستارگان گذارى فرو ريزند ، و بر زمين گذارى پس هموار شود ، و از تو درخواست ميكنم بدان حقّى كه آن را نزد محمد و امامان - صلوات و سلام بر آنان باد - قرار دادى ( و در اينجا نام امامان را يكايك بر شمار ) كه درود و رحمت فرستى بر محمد و اهل بيت او ، و نيز حاجت مرا برايم برآورده سازى ، و دشواريش را برايم آسان سازى و مهمّ آن را برايم كفايت كنى ، و اگر چنين كنى حمد و ستايش مخصوص توست ، و اگر برآورده نسازى هم حمد و ستايش مخصوص توست ، كه تو در حكم خود جائر نيستى و در قضائى كه رانده اى ( گمان )

279

نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 279
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست