نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 98
گفته : « فلان غمص النّاس و غمص النّعمة » در موردى گفته مىشود كه كسى نعمت و حقوق مردم را خوار و كوچك شمرد ، و گفته مىشود : « إنّه لمغموص عليه في دينه » يعنى : ( طعنه و سرزنش شده بر دينش ) « و قد غمص النّعمة و العافية » در موردى بكار مىرود كه كسى شكر نعمت و تندرستى را انجام ندهد . ابو عبيد در فرمودهء امام « سفه الحقّ » گفته است : آن هنگامى است كه حقّ را با بىاهميّتى و نادانى مىنگرد ، و خداوند تبارك و تعالى فرمود : * ( وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِه نَفْسَه ) * ( كيست كه از آئين و راه و روش ابراهيم روى گرداند جز آدمى كه خود را سبك گيرد ؟ - بقره : 130 ) . و يكى از مفسّرين گفته است : « * ( إِلَّا مَنْ سَفِه نَفْسَه ) * » يعنى او سبكى و بىمقدارى خود را بيان مىكند . و اما فرمايش امام « غمص النّاس » : كوچك شمردن و بىارزش دانستن آنان و مانند آن و افزوده كه در آن لغت ديگرى هم هست در غير اين حديث و « غمص » به معنى « غمط » يعنى : خوار داشتن كسى و شكر نعمت را بجا نياوردن و « غمص » در چشم است ، و پارهء آن را « غمصه » گويند ، و « غميصاء » نام ستاره ايست ، و « غمص » در رودهها غلظلت و سفتى و پارگى و درد است .
98
نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 98