نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 367
از ميان ما مىروى و حديثى براى ما نمىفرمائى كه آن را به عنوان يادگار داشته باشيم ؟ و اين در خواست هنگامى شد كه آن بزرگوار در هودج نشسته بود ، پس حضرت پردهء هودج را بالا زد و سر مبارك را بيرون آورد و فرمود : از پدرم موسى بن جعفر شنيدم كه مىفرمود : از پدرم جعفر بن محمّد شنيدم كه مىفرمود : از پدرم محمّد بن علىّ شنيدم كه مىفرمود : از پدرم علىّ بن حسين شنيدم كه مىفرمود : از پدرم حسين بن علىّ بن أبى طالب شنيدم كه مىفرمود : از پدرم امير المؤمنين علىّ بن أبى طالب عليهم السّلام شنيدم كه مىفرمود : از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه مىفرمود : از جبرئيل عليه السّلام شنيدم كه مىفرمود : شنيدم خداى عزّ و جلّ مىفرمود : « * ( لا إِله إِلَّا الله ) * حصني ، فمن دخل حصني أمن [ من ] عذابي » « لا إله إلَّا الله » حصار محكم من است هر كس اين جمله را بگويد ( يعنى بجان بپذيرد ) وارد حصار من شده و هر كس كه در حصار من وارد شود از عذابم ايمن خواهد بود . گويد : چون شترى كه محمل حضرت بر روى آن بود ، حركت كرد ، با صداى بلند بما فرمود : « بشروطها و أنا من شروطها » اظهار اين كلمه در صورتى مفيد است كه شرايط آن انجام شود و يكى از آن شرايط من هستم ( اعتراف به امامت من ) . اخبارى را كه در اين مورد برايم روايت شده ، در كتاب ( التّوحيد )
367
نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 367