و عرض كردم :
اى پسر پيامبر خدا نزد خود سؤالى دارم كه مىخواهم از تو بپرسم ، فرمود :
اگر مايلى قبل از آنكه تو از من چيزى بپرسى ، آنچه كه در نظر دارى برايت مطرح مىسازم در غير اين صورت خودت بپرس ! من به آن بزرگوار عرض كردم :
اى پسر پيامبر خدا ! چگونه سؤال مرا قبل از آنكه خود بگويم از لابلاى پرده‌هاى دلم دريافتيد ؟ فرمود : به دقّت و زيركى ، مگر فرمودهء خداى عزّ و جلّ * ( إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ ) * ( همانا در هلاك نمودن ما قوم لوط را ، نشانه هائى است براى عبرت دقّتكنندگان كه بفطانت در نگرند و حقيقت ايشان را به نشانه‌ها و علامات بشناسند - حجر 5 : 75 ) را و نيز فرمايش پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : « از زيركى مؤمن بپرهيزيد ، چون او به وسيلهء نور خدا مىنگرد » را نشنيده اى ؟ به او عرض كردم : اى فرزند پيغمبر خدا ، پس مرا از مسأله اى كه دارم با خبر كن ، فرمود : قصد كرده اى از من بپرسى در بارهء پيغمبر صلى الله عليه و آله كه چرا هنگامى كه او بتهاى بام كعبه را فرو مىريخت ، علىّ عليه السّلام توان بلند كردن پيغمبر را نداشت ، با همهء نيرو و توانش ، و با آن قدرتى كه در موقع كندن در « قموص » ، در قلعهء خيبر و پرتاب آن به فاصلهء چهل ذراع پشت سر خود ، در صورتى كه چهل مرد نتوانستند آن را از جاى بلند نمايند ، از خود نشان داد ، در حالى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله وزنى نداشت و

319