معاويه در پيش روى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مشغول نوشتن بوده و آن حضرت دستش را كه بر قبضهء شمشير بود به سوى تهيگاه معاويه آورد ، و فرمود : هر كس روزى اين مرد را امير بيند بايد پهلوى او را با شمشير بشكافد ، روزى يكى از افرادى كه آن سخن را از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شنيده بود در شام معاويه را ديد كه براى مردم سخنرانى مىكند ، شمشير خود را برهنه كرد به سوى معاويه روان شد ، مردم او را مانع شدند و نگذاشتند به معاويه برسد ، و به او گفتند : اى بندهء خدا چرا به چنين كارى دست زده اى ؟ گفت : روزى از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه فرمود : هر كس كه روزى او را ببيند در حالى كه امير شده پس بايد تهيگاه او را با شمشير بشكافد ، گويد : بدو گفتند : آيا مىدانى چه كسى او را بر اين كار گماشته ؟ گفت : نه . گفتند :
امير مؤمنين عمر ، آن مرد گفت : پس امير مؤمنين را از جان و دل اطاعت مىكنم . شيخ ابو جعفر محمّد بن علىّ گرد آورندهء اين كتاب - رضى الله عنه - گويد : كار معاويه بر مردم مبهم و مشكوك شده به اينكه مىگويند : نويسندهء وحى بوده ، بفرض هم كه چنين بوده باشد ، براى او موجب برترى نمىگردد ، زيرا

311