نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 394
رسول خدا صلَّى الله عليه و آله به او گفت : پدرم ، ولىّ تو كيست ؟ عبد الله گفت : پسرم ولىّ چيست ؟ فرمود : اين على ولىّ است . عبد الله فورا گفت : و گواهى مىدهم كه على ولىّ من است پيغمبر صلَّى الله عليه و آله گفت : پس به بوستان خودت بازگرد . سپس بر سر آرامگاه مادرش آمنه برگشت و همان عملى را كه نزد قبر پدرش انجام داده بود ، تكرار كرد ، ناگاه قبر شكافت ، بىدرنگ آمنه گفت : شهادت مىدهم ، معبود بر حقّى نيست جز « الله » و تو پيامبر و فرستادهء خدايى ، پيغمبر صلَّى الله عليه و آله به او گفت : مادرم ، ولىّ تو كيست ؟ پاسخ داد : پسرم ولايت چيست ؟ فرمود : آن ولايت ( اشاره به حضرت علىّ عليه السّلام ) علىّ بن ابى طالب است . آمنه فورا گفت : و البتّه علىّ ولىّ من است پس فرمود : به آرامگاه و گلزار خودت بازگرد . وقتى سخن أبو ذر به اينجا رسيد به او گفتند : تو دروغ مىگوئى و با وى دست به گريبان شدند و كتكش زدند ، ( خدمت پيغمبر صلَّى الله عليه و آله آمدند ) و گفتند : يا رسول الله امروز دروغى بر تو بسته شد . فرمود : چه بود ؟ گفتند : جندب ( ابو ذرّ ) در بارهء تو چنين و چنان نقل كرد ، پيغمبر صلَّى الله عليه و آله فرمود : آسمان نيلگون هنوز بر سر كسى سايه نيفكنده و به روى زمين غبار آلود كسى گام برنداشته است كه راستگوتر از ابو ذر باشد .
394
نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 394