نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 192
به سوى زمين بود ، و در نظر كردن دريده چشم نبود و به گوشهء چشم نگاه نمىكرد ، هر كس را مىديد به سلام مبادرت مىكرد . حضرت مجتبى عليه السلام فرمود : به دائيم گفتم : قدرى از طرز سخن گفتنش برايم بگو ! جواب داد : اندوهش پيوسته و تفكَّرش دائمى بود ، فكرش را بيش از زبانش بكار مىگرفت ، سكوتش طولانى بود و تا لازم نمىگشت سخنى نمىفرمود ، و كلامش كوتاه و پر معنى بود ، و آشكار و شمرده سخن مىگفت ، سخنش زياد نبود و در فهماندن مقصود نيز قاصر نبود ، نرم و ملايم و بدون گستاخى و درشتى سخن مىگفت ، كسى را حقير نمىشمرد ، اندك نعمتى را عظيم دانسته و هيچ نعمتى را مذمّت نمىنمود ، امّا خوردنى و آشاميدنى را مدح و ذم نمىفرمود ، و براى فوت امور دنيا به غضب نمىآمد و هرگز براى دنيا و آنچه مربوط به آنست خشمگين نمىشد ، هر گاه ستمى عمل مىشد چنان غضبناك مىگشت كه هيچ كس او را نمىشناخت و تا حق را يارى نمىداد خشمش فرو نمىنشست ، و هنگامى كه اشاره مىكرد به دست اشاره مىنمود نه با چشم و ابرو ، و هر گاه شگفت زده مىشد كف دست را برمىگردانيد ، و هنگام گفتگو دست را حركت مىداد و انگشت ابهام دست چپ را به كف دست راست مىزد ، و چون خشم مىگرفت روى مىگرداند و جدا خود را دور مىساخت و گاه كه شاد مىگرديد ، ديده فرو مىبست ، خنديدنش بيشتر تبسّم بود و در همان حال دندانهايش مانند دانه هاى
192
نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 192