نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 412
ميگويم راوى گويد آن يهودى دست در آستين خود كرد و كتاب كهنه و قديمى در آورد و عرضكرد اين كتاب را از پدران و نياكان خود بارث بردم گفته موسى بن عمران و خط هرون است و اين مسائلى كه ميخواهم از شما بپرسم در آن نوشته است ، على عليه السّلام باو فرمود اگر من جواب درست بپرسشهاى تو دادم بر تو حق دارم كه اسلام را بپذيرى يهودى عرضكرد بخدا اگر درست جواب گفتى همان ساعت بدستت مسلمان ميشوم ، على عليه السّلام باو فرمود بپرس گفت مرا خبر ده از اول سنگى كه روى زمين گذاشته شده و مرا خبر ده از اول درختى كه بر روى زمين روئيده شده و مرا خبر ده از اول چشمه اى كه بر روى زمين جوشيده ؟ على عليه السّلام فرمود اى يهودى اما اول سنگى كه روى زمين نهاده شده است يهود عقيده دارند كه آن صخره بيت المقدس است و دروغ گفتهاند ولى آن حجر الاسود است كه آدم آن را با خود از بهشت آورده و در ركن خانه كعبه نهاد و مردم بدان مسح ميكنند و آن را ميبوسند و بوسيله آن ميان خود و خدا تجديد عهد و پيمان مينمايند يهودى عرضكرد بخدا گواهم كه درست فرمودى ، باو فرمود اما اول درختى كه بر زمين روئيده است يهود عقيده دارند كه درخت زيتونست و دروغ گفتهاند آن درخت خرماى عجوه است كه آدم عليه السّلام آن را با خود از بهشت آورد با زوج آن و اصل همه نخلههاى خرما همان عجوه است كه از بهشت آمده ، يهودى عرضكرد بخدا گواهم كه درست فرمودى ، على عليه السّلام باو فرمود اما اول چشمه اى كه بر روى زمين روئيده يهود معتقدند كه چشمه - ايست زير صخره بيت المقدس و دروغ گفتهاند آن چشمه آب زندگانى است كه رفيق سفر موسى ماهى شور را نزد آن فراموش كرد و چون از آب چشمه باو رسيد زنده شد و براه افتاد و موسى با رفيقش دنبال او رفتند و بخضر برخوردند يهودى گفت بخدا گواهم كه راست گفتى على عليه السّلام فرمود از سه ديگر
412
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 412