( 1 ) 6 . . ابو الحسن احمد بن صقر صائغ معدل بسند خود از كميل بن زياد همه اين حديث طولانى را روايت كرده است . 7 . . حاكم ابو محمد بكر بن على . .
شاشى در ايلاق بسند ديگر خود اين حديث را از فضيل بن خديج از كميل بن زياد نخعى روايت كرده است كه گفته امير المؤمنين على بن ابى طالب عليه السّلام در كوفه دست مرا گرفت و با هم بيرون رفتيم تا رسيديم به جبانه و در آن ذكر كرده است بار خدايا آرى بار خدايا خالى نماند زمين از قائم بحجت كه ظاهر و آشكار يا پنهان ترسناك باشد تا از ميان نرود حجج خدا و بيناتش و در آخرش گفته است برگرد هر گاه خواستى . 8 . . پدرم بسند خود از كميل بن زياد روايت كرده است كه امير المؤمنين در ضمن كلامى طولانى باو فرمود بار خدايا براستى تو زمين را خالى نگذارى از قائم بحجت ظاهر باشد يا پنهان و مستور باشد تا آنكه حجج و بينات خدا از ميان نرود . 9 . . محمد بن على ماجيلويه بسند خود از كميل بن زياد روايت كرده است كه امير المؤمنين در كلامى طولانى فرمود بار خدايا آرى زمين تهى نماند از قائم بحجت خدا ظاهر باشد يا مخفى و پنهان تا حجج خدا و بيناتش از ميان نرود . 10 . . جعفر بن محمد بن مسرور رضي الله عنه بسند خود از كميل بن زياد روايت كرده كه شنيدم على عليه السّلام در آخر كلامش فرمود بار خدايا براستى تو زمين را خالى از قائم بحجت

410