نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 27
و ثوبان [1] و قرة بن اياس و على هلالى و عبد الله بن حرث بن جزء بسا اسناد اين اخبار كه باين صحابه بزرگوار مىرسد مورد اعتراض منكران باشد چنانچه آن را ذكر كنيم - در اينجا توجه باين نكته لازمست كه علماى حديث جرح راوى را بر تعديل او مقدم دارند و اگر ما در باره بعض از رجال سند اين احاديث طعن و انتقادى دريابيم بيكى از جهات زير 1 - غفلت 2 - بدى قوه حافظه 3 - ضعف 4 - بدى عقيده . اين انتقاد بصحت حديثى كه نقل كرده است سرايت ميكند و آن را موهون مينمايد ( مبادا بگوئى بعضى از اين عيوب در رجال اخبار صحيحين ( صحيح بخارى و مسلم ) هم هست و باعث انتقاد اخبار آنها مىشود زيرا در باره آنها اجماع مستمر اسلامي محقق است بر قبول اخبار آنها و عمل بدان چه در آنها ثبت شده و اجماع بزرگترين حمايت و بهترين دفع اعتراض است و كتب حديث ديگر در اين باره بمقام آنها نيستند و راه اعتراض و گفتگو در رجال اساتيد آنها طبق آنچه ائمه حديث نقل كردهاند باز است ابو بكر بن ابى خيثمه [2] طبق آنچه سهيلى [3] از او نقل كرده است رنج فراوان و بينهايت در باره اخبار راجع به مهدى كشيده است سهيلى گفته است غريبتر حديثى كه در اين باره نقل كرده است از نظر سند [4] حديثى است كه ابو بكر اسكاف
[1] ابو عبد اللَّه ثوبان بن يجدد از موالى رسول خدا ( ص ) است در اصل اهل سراة است كه محلى است ميان مكه و يمن پيغمبر ( ص ) او را خريد و آزاد كرد ولى در خدمت پيغمبر بود تا آنكه وفات نمود ثوبان پس از وفات پيغمبر به رمله شام در حوالى فلسطين كوچ كرد سپس به حمص منتقل شد و در آنجا خانه اى ساخت و در آنجا وفات كرد بخارى و مسلم 128 حديث از او نقل كرده اند [2] ابو بكر احمد بن ابو خيثمه مؤلف كتابى است در تاريخ حديث و هم در باره علم حديث تأليف دارد وى بسال 279 هجرى در گذشته . [3] ابو القاسم عبد الرحمن خثمعى سهيلى كه در مالطه از شهرهاى اندلس متولد شده و ابن خلكان و حاجى خليفه كتب بسيارى بوى نسبت دادهاند او بسال 581 در گذشته . [4] نظر باينكه ابن خلدون بيش از نقل احاديث صحيح و معتبر راجع بمهدى منتظر اين حديث بقول خود غريب و منكر را ذكر كرده است معلوم مىشود با اين موضوع موافقتى نداشته و منصفانه وارد اين بحث نشده است و در مقام بوده است كه از اول ورود بحث موضوع را در مقام ترديد و ضعف نشان بدهد و خود را در رديف منكران قرار بدهد و ناقل اين حديث را بچند وجه مورد تضعيف قرار داده . 1 - او را نسبت بغلو داده و غلو در اصطلاح متكلمين عقيده بالوهيت ائمه است و مفاد اين حديث بهيچ وجه ربطى بغلو ندارد و اگر كسى اين حديث را صحيح بداند و واقعا از پيغمبر چنين تعبيرى صادر شده باشد معناى آن تأكيد در موضوع ظهور مهدى است و در سياق احاديثى است كه تارك الصلاة را كافر خوانده . 2 - آنكه در باره صحت سند آن تعبير عجيب و غير متعارفى كرده است گفته خدا داناتر است كه طريق او بمالك بن انس صحيح است يا نه با اين كه اگر طريق صحيح نبود بايد طبق موازين علم در آيه و رجال عيوب آن را شرح داده باشد . 3 - ابو بكر اسكاف را در نزد ائمه حديث متهم و جاعل دانسته و مدركى براى آن از گفته شخص يا اشخاص معينى نقل نكرده و اين گونه تضعيف راوى مورد ترديد است .
27
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 27