( 1 ) 1 - اى كسى كه بر شتر تنومند بسوى مدينه رهسپارى - بر شتران تند رو كه بيابانهاى دور و دراز را بآنها در مينوردند 2 - اگر خدايت رهبرى كرد و جعفر بن محمد را ديدار كردى - بولى خدا و زادهء امام پاكيزه از قول من عرض كن 3 - هلا اى امين خدا و زاده امين خدا - من بسوى خداى بخشاينده باز گشتم و بتو رو آوردم 4 - از آن عقيده اى كه در آن بودم و پافشارى ميكردم - و با مخالفين آن ستيزه داشتم و آشكارا براى آن مبارزه ميكردم 5 - گفتار من در باره محمد بن خولة از روى كنيه - و عناد با سلسله پاك پيغمبر نبود 6 - ولى از گفته وصى محمد ( ص ) براى ما نقل شده بود - و ناقلين آن هم دروغ گو نبودند 7 - كه ولى بر حق خدا غائب مىشود و ديده نميشود - در سالهاى بسيارى نقش يك ترسنده و منتظر را دارد 8 - و دارائى آن امام غائب تقسيم مىشود - مثل آنكه مرده است و زير خروارها خاك پنهان شده .
9 - مدتى پشت پرده غيبت ميماند و يكدفعه ظهور ميكند - مانند ستاره درخشنده اى كه از پشت افق پديد شود 10 - بكمك و يارى خدا از خانه خدا پيشروى ميكند - با تسلط و بزرگوارى و وسائل آماده 11 - با پرچم پيروزى بدشمنان خود مىتازد - و آنها را ميكشد بسختى چون خشمناك دل بر افروخته اى 12 - چون براى ما روايت شد كه محمد بن حنيفه زاده خوله غائب است - ما اين عقيده را بر او تطبيق كرديم و دروغ نشمرديم

114