فرج پرسش نمودم ، به من نوشت : هنگامى كه صاحب شما از سراى ستمكاران غيبت كرد در انتظار فرج باشيد .
4 - ابراهيم بن محمّد بن فارس گويد : من و نوح و ايّوب بن نوح در راه مكَّه بوديم و در وادى زباله فرود آمديم و نشستيم و با يك ديگر صحبت مىكرديم ، سخن از اوضاع زمانه و دورى امر امامت از ما بود ، ايّوب بن نوح گفت : امسال نامه‌اى نوشتم و از اين مطلب پرسش نمودم ، به من نوشت : چون امام شما از ميان شما برداشته شد از زير پاهاى خود منتظر فرج باشيد .
5 - داود بن قاسم جعفرىّ گويد : از امام هادى عليه السّلام شنيدم كه مىفرمود :
جانشين پس از من فرزندم حسن است و شما با جانشين پس از جانشين من چگونه خواهيد بود ؟ گفتم : فداى شما شوم براى چه ؟ فرمود : زيرا شما شخص او را نمىبينيد و براى نام او بر شما روا نباشد ، گفتم : پس چگونه او را ياد كنيم ؟ فرمود :
بگوئيد : حجّة آل محمّد عليه السّلام .

76