نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 536
سپس از شهر سولابط نقل مكان كرد و به ساير بلاد رفت و شهرهاى كثيرى را درنورديد تا آنكه به سرزمينى رسيد كه آن را كشمير مىگفتند و در آن شهر مقام كرد و دلهاى مردهء اهل آن را زنده نمود و در آنجا درنگ كرد تا مرگش فرا رسيد و تن را رها و به عالم نور صعود كرد و پيش از مرگش يكى از شاگردانش را كه ايابد مىناميدند و پيوسته در خدمت و ملازمت وى بود فراخواند . او مردى كامل در امور بود و به او وصيّت كرد و گفت : پرواز من از اين عالم خاك نزديك شده است ، شما فرائض الهى را محافظت كنيد و از حق به باطل متمايل نشويد و زهد و عبادت را پيشه سازيد . سپس دستور داد ايابد براى او مكانى بسازد و پاهاى خود را دراز كرد ، سر به جانب مغرب و پاها به جانب مشرق نهاد و جان به جان آفرين تسليم كرد . [ گفتار مؤلف در بارهء غيبت ] ( ) شيخ صدوق رضى الله عنه مصنّف اين كتاب گويد : اين حديث و احاديث مشابه آن كه در باب اخبار معمّرون و غير آنها رسيده است مورد اعتماد و اتّكاء من در امر غيبت و وقوع آن نيست ، زيرا امر غيبت در نزد من با احاديث صحيحى كه از ناحيهء پيامبر اكرم صلَّى الله عليه و آله و سلَّم و ائمّهء اطهار عليهم السّلام وارد شده به اثبات رسيده است و اصل اسلام و شرايع و احكامش هم به امثال همان اخبار ثابت شده است ، ولى
536
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 536