نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 581
آنكه امرش ظاهر شده و زمين را از داد آكنده سازد همچنان كه پر از ستم شده باشد ، و اى امير المؤمنين سلام و رحمت و بركات خداوند بر تو باد ، آنگاه برخاست و رفت . بعد از آن امير المؤمنين عليه السّلام فرمود : اى ابا محمّد ! به دنبال او برو و ببين به كجا مىرود ، امام حسن عليه السّلام به دنبال او رفت و سپس گفت : همين كه پايش را بيرون مسجد گذاشت ديگر ندانستم كه به كدام سرزمين خدا رفت و من به نزد امير المؤمنين عليه السّلام برگشتم و به او خبر دادم ، فرمود : اى ابا محمّد ! آيا او را شناختى ؟ گفتم : خدا و رسول و امير المؤمنين داناترند ، فرمود : او خضر عليه السّلام است . 2 - ابو سعيد عقيصا گويد : وقتى امام حسن عليه السّلام با معاويه مصالحه كرد ، مردم به نزد او آمدند و بعضى از آنها امام را به واسطهء بيعتش مورد سرزنش قرار دادند ، امام عليه السّلام فرمود : واى بر شما ، چه مىدانيد كه چه كردم ؟ به خدا سوگند اين
581
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 581