نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 448
خداست و ديگر عترتم ، آگاه باشيد كه آن دو از يك ديگر جدا نشوند تا آنكه در حوض كوثر بر من وارد شوند راوى گويد : به ابو سعيد گفتم : عترت او چه كسانى هستند ؟ گفت : اهل بيت او عليهم السّلام . 55 - عامر بن واثله از زيد بن ارقم روايت كند كه گفت : چون رسول خدا صلَّى الله عليه و آله و سلَّم از حجّة الوداع بازگشت در غدير خمّ فرود آمد و دستور داد زير چند درخت بزرگ را رفتند سپس برخاست و فرمود : گويا مرا دعوت كردند و من نيز اجابت نمودم ، من در ميان شما دو شىء نفيس باقى گذاردم كه يكى از آن دو بزرگتر از ديگرى است كتاب خدا و عترتم ، بنگريد چگونه آن دو را جانشين من مىسازيد ؟ و آن دو از يك ديگر جدا نشوند تا آنكه در حوض كوثر بر من وارد شوند ، سپس فرمود : خداوند مولاى من و مولاى هر زن و مرد مؤمنى است ، سپس دست عليّ بن أبى طالب عليه السّلام را گرفت و فرمود : هر كه من مولاى اويم عليّ مولاى اوست ، به زيد بن ارقم گفتم : آيا تو خود اين كلام را از رسول خدا صلَّى الله عليه و آله و سلَّم شنيدى ؟ گفت : همهء كسانى كه زير آن درختها بودند او را با دو چشم خود ديده و با دو گوش خود اين كلمات را شنيدند .
448
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 448