نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 268
نزد نوح آمدند و به او خبر دادند و خواستند كه به وعدهء آنها وفا شود ، او هم از خداى تعالى فرج مسألت كرد و خداى تعالى به او وحى كرد كه به آنها بگو : همين ميوه را هم بخوريد و هستهاش را بكاريد ، يك ثلث ديگر هم از دين برگشتند و تنها يك ثلث باقى ماند و خرما را خوردند و هستهاش را كاشتند و چون ميوه داد ، آن را به نزد نوح عليه السّلام آوردند و به او گفتند : جز قليلى از ما باقى نماندند و ما هم در صورت تأخير فرج بر خود نگرانيم ، كه هلاك شويم ، پس نوح عليه السّلام نماز خواند و گفت : پروردگار ! از يارانم جز اين دسته باقى نمانده است و مىترسم كه اگر فرج به تأخير افتد آنها نيز هلاك شوند و خداوند به او وحى كرد كه دعاى تو را اجابت كردم اكنون كشتى بساز و بين اجابت دعا و طوفان پنجاه سال فاصله بود . 2 - عبد الحميد بن أبى ديلم از امام صادق عليه السّلام روايت كند كه فرمود : پس از آنكه نوح عليه السّلام از كشتى پياده شد ، پنجاه سال زندگى كرد ، سپس جبرئيل عليه السّلام به
268
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 268