نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 18
مىدهد و لا غير ، و دليل آن اين است كه در آيهء ديگر فرموده : « إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِينٍ » . [1] كه آنجا نيز خالق را تنوين داده و خود را بدان وصف فرموده است ، يعنى اين منم كه خالق بشر از خاكم و لا غير . و كسى كه ادّعا مىكند كه او امام را بر مىگزيند ، ضرورى است كه بشر را از خاك بيافريند ، و چون اين معنى باطل است ، آن نيز باطل خواهد بود ، زيرا هر دوى آنها در امكان واحدى است . و وجه ديگر آن است كه فرشتگان با همهء فضيلت و عصمتى كه دارند ، صلاحيّت انتخاب امام را نداشتند ، تا آنكه خداوند ، خود متصدّى آن گرديد و نه ايشان ، و به اين اختيار بر عامّه خلايقش احتجاج فرمود كه ايشان را راهى در اختيار خليفه نيست ، زيرا فرشتگان خدا ، با همهء صفا و وفا و پاكدامنيشان ، چنين اختيارى نداشتند . خداوند ملائكه را در بسيارى از آياتش ستوده است و از جمله مىفرمايد : ايشان بندگانى گرامىاند و در گفتار ، به خداوند پيشى نجويند و در كردار به فرمان اويند . [2] و نيز مىفرمايد : ملائكه نافرمانى خداى تعالى در فرامين او نمىكنند و آنچه را كه او فرمان دهد همان را انجام مىدهند . [3] در اين صورت انسان با همهء بىخردى و نادانيش ، چگونه و با چه صلاحيّتى