نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 80
كارى كه از من سرزد و تو آن را ناپسند دانستى و آن را ناخوش داشتى . حضرت فرمود : روزى سلمان ، ابو ذر را مهمان كرد و از انبان خود قطعه اى نان خشك بيرون آورد و آن را از كوزهء خود آب زد ، ابو ذر گفت : چقدر خوب بود اين نان اگر با آن نمكى ميبود ، سلمان برخاست و از خانه بيرون رفت و كوزهء خود را گرو گذارد و نمكى تهيّه كرد و بخانه آورد و نزد وى نهاد ، پس ابو ذر لقمه اى از آن نان بر ميگرفت و بر آن نمك مىافشاند و ميخورد و ميگفت : سپاس خدائى را كه قناعت را روزى ما كرد ، پس سلمان باو گفت : اگر تو قناعتى داشتى كوزهء من بگرو نمىرفت . شرح : « بايد دانست كه اشكال سلمان به ابو ذر وارد نيست ، زيرا همهء آسمان و زمين و كائنات همگى در كار بودهاند تا نانى بدست آيد ، لكن در اثر اهمال بشر در پختن آن زحمت همهء كاركنان را بباد داده است ، و اين گونه روايات ساخته و پرداختهء صوفيان است چنان كه از سند آن پيداست » . 204 - و بهمين سند مجهول از عبد العظيم حسنى روايت كرده كه به ابو جعفر امام نهم عليه السّلام عرضكردم يا ابن رسول الله ! براى من حديثى از پدران خود عليه السّلام بازگوى ، فرمود : حديث كرد مرا پدرم از پدرانش - عليهم السّلام - كه امير مؤمنان عليه السّلام فرمود : پيوسته مردم بخير و خوبى زندگى ميكنند تا آن زمان كه
80
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 80