نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 613
من بيرون شدم دو دست خويش را بر يك ديگر ميكوفت و اين آيه را ميخواند : * ( يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلا يَسْتَخْفُونَ مِنَ الله وَهُوَ مَعَهُمْ ) * - تا آخر يعنى ( از مردمان پنهان ميكنند و از خداوند پنهان نتوانند كرد و خداوند با ايشان و ضمائر و اسرارشان است و هنگامى كه بشب تدبير و تزوير ميكنند كارى را كه خداوند نمىپسندد و او بجميع آنچه از آنها سر ميزند كاملا آگاه است - نساء : 108 ) . و براى آن حضرت از فرزند ، « محمّد » - عليه السّلام - امام بود ، و پدرش امام رضا عليه السّلام او را : صادق ، صابر ، فاضل ، نور ديدهء مؤمنان و مايهء غيظ و خشم ملحدان لقب داد . مترجم گويد : « بايد توجّه داشت كه هرثمة بن أعين كه از سرداران مأمون بود به اتّفاق مورّخين در سنهء دويست هجرى در زندان مأمون كشته شده است ، و در همان سال مأمون رجاء بن أبى ضحّاك را به مدينه براى آوردن على بن موسى الرّضا عليهما السّلام بطوس فرستاده است و در سال دويست و دو با او بولايتعهدى بيعت كرده و در سال دويست و سه امام را مسموم نموده و سه سال قبل از فوت آن حضرت ، هرثمة بن اعين بقتل رسيده بود ، و اين خبر سندش بواسطهء تميم قرشى چندان اعتبار ندارد هر چند محمّد ابن يحيى كه در پاره اى از نسخ محمّد بن عيسى و در پارهء ديگر محمّد بن - مثنّى است و نيز محمّد بن خلف طاطرىّ همه مجهول الشّخص يا مجهول الحالند ، و بنظر ميرسد موضوع شهادت حضرت رضا عليه السّلام را كه
613
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 613