responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 517


رسول خدا صلى الله عليه و آله باشد فرموده است ، على بن ابى حمزه گفت : آيا از اين قوم ( يعنى بنى العبّاس ) بر خود نمىترسى ؟ امام فرمود : اگر از اينان بترسم عليه خود ، ايشان را اعانت كرده‌ام زيرا كه ابو لهب نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و او را تهديد كرد ، و آن حضرت صلى الله عليه و آله در پاسخ ابو لهب فرمود : اگر من از ناحيهء تو كوچكترين خدشه اى فكر كنم ، پس من كذّاب خواهم بود ، و در نبوّت خود دروغگويم ، و اين اوّلين نشانه اى بود كه رسول خدا صلى الله عليه و آله بنمود . و از براى شما ( واقفيّه ) اين نيز اوّلين نشانه و علامت من است كه اگر از جانب هارون كوچكترين صدمه اى بمن برسد من دروغزن و مدّعى دروغين باشم ، حسين بن مهران گفت : زمانى آنچه ما ميخواهيم آورده اى كه رسما امامت خود را آشكارا اعلام نمائى ، امام عليه السّلام در پاسخ او گفت : تو نظرت چيست ؟ آيا ميخواهى من خود نزد هارون بروم و باو بگويم من امامم و تو هيچ كاره اى ؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله در ابتداى دعوتش چنين كارى نكرد ، و جز اين نبود كه خويشان و هواداران و افراد مورد اعتمادش را از نبوّت خود آگاه كرد و آنان را به اسلام دعوت نمود نه همهء مردم را ، و شما امامت را براى پدران من كه قبل از من بوده‌اند پذيرفته‌ايد ، و قائل هستيد كه علىّ بن موسى از روى تقيّه حيات پدر خويش را انكار مىكند و

517

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 517
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست